الگوههای برنامه ریزی عصبی کلامی NLP

  • ۳۱ شهریور ۱۳۹۴ ۰۸:۳۲:۳۷ ب.ظ

الگوههای برنامه ریزی عصبی کلامی

نوشته شده توسط سجاد شاهرخی در دوشنبه 25 اسفند 1393 14:58

الگوی TOTE :
جرج میلر، یوجین گالانتر و کارل پریبرام الگوی TOTE  را توسعه دادند و در کتاب خودشان به نام " طرح ها و ساختارهای رفتاری " چارچوب آن را مشخص کردند . از این الگو می توان در حل مساله ، خلاقیت و رشد کمک گرفت . این الگو با مکانیزم های دفاعی کار می کند و این ایده را ارائه می دهد که اگر ما یک نتیجه مطلوب را به دست نمی آوریم به اقدامات بیشتری برای موفقیت نیاز داریم . الگوی TOTE  شامل سه عنصر زیر است :
·       T = آزمون
·       O = عملیات

الگوی TOTE :
جرج میلر، یوجین گالانتر و کارل پریبرام الگوی TOTE  را توسعه دادند و در کتاب خودشان به نام " طرح ها و ساختارهای رفتاری " چارچوب آن را مشخص کردند . از این الگو می توان در حل مساله ، خلاقیت و رشد کمک گرفت . این الگو با مکانیزم های دفاعی کار می کند و این ایده را ارائه می دهد که اگر ما یک نتیجه مطلوب را به دست نمی آوریم به اقدامات بیشتری برای موفقیت نیاز داریم . الگوی TOTE  شامل سه عنصر زیر است :
·       T = آزمون
·       O = عملیات


·       ·       ·       ·       ·       ·       E  = خروج
اگر ما استارت زدن یک ماشین را در نظر بگیریم ، به روشن کردن موتور قبل از حرکت ماشین نیاز می باشد . آزمون این است که آیا موتور روشن است ؟ اگر روشن نیست ، نیاز به انجام کاری هست . عملیات با چرخش کلید موتور روشن می شود . در این صورت ازمون را می توان دوباره تکرار کرد . آیا موتور روشن است ؟ جواب این دفعه مثبت است ، بنابراین فرد از آزمون خارج می شود .
این فرایند هدف یا نتیجه را در نظر دارد و یک سری روش های دست یابی به آن هدف ها را دنبال  می کند ، با به کارگیری رویکردهای مختلف می توان به هدف دست یافت . یک فرایند معمولی با به کارگیری الگوی TOTE  در روابطه  درون فردی ، به قرار زیر باشد :
o     آیا فروشنده به من کمک کرده است ؟ ( آزمون )
o     در عوض من چه کاری می توانم انجام دهم ؟ درباره تبسم کردن چطور ؟ ( عمل کردن )
o     ایا فروشنده این بار کمکی می کند ، یا نه ؟ ( آزمون مجدد)
o     بلی ( خیلی خوب _ خروج)
الگویTOTE  به افراد کمک می کند تا آنچه را که انجام می دهند ، مورد ارزیابی قرار دهند و به منظور به دست آوردن نتایج خوب انعطاف پذیر باشند . دیاگرام زیر این فرایند را در عمل نشان میدهد.

 

الگوی ROLE   :
الگوی ROLE  که رابرت دیلتز آن را گسترش داد ، به تشخیص تفکر افراد و در نتیجه رفتار آن ها کمک می کند و چهار عنصر زیر را در بر می گیرد :
R . سیستم های بازنمایی ( افراد کدام یک از حواس بینایی ، شنوایی ، چشایی ، بویایی و لامسه را دریک مرحله خاصی از تفکرشان بیشتر به کار می برند)
O  .جهت گیری ( فرد جهت گیری درونی _ به طرف حافظه یا خیال ، یا بیرونی _به طرف دنیای خارج دارد ؟ )
L . ارتباط ( چگونه یک مرحله از راهبرد با مراحل بعدی در یک زنجیره ارتباط پیدا می کند _ آیا مراحل مختلف هم پوشی دارند ، یا به صورت مرحله به مرحله و به ترتیب می باشد ؟ )
  E . اثر ( اثر ، نتیجه یا هدف یک مرحله در راهبرد چیست ؟ برای مثال دسترسی به اطلاعات ، سازماندهی ، ارزیابی یا قضاوت درباره ی اطلاعات )

   با در نظر گرفتن این عناصر این امکان وجود دارد که نقشه ی تجربه فکری فرد را طرح کرد و اثر بخشی را بهبود بخشید .
الگوی Score :
این الگو که حاصل کار دیلتز و اپستاین است با حل است با حل مشکلات دریک روش خلاق سرو کار دارد و دخالت پنج عنصر در این فرایند را پیشنهاد می کند که عبارتند از :
S  علائم ( نمایه ها ) : مشخص ترین و هوشیارترین جنبه های یک مشکل و تداوم نسبی برای مدت زمانی
C علت ها ( عناصر اساسی مسئول ایجاد و ابقای علایم )  که تمایل دارند در مقایسه با علایم کمتر آشکار باشند .
O نتایج ( حالت ها یا اهداف مطلوب که جای علایم را می گیرند)
R منابع ( عناصر مسئول انتقال علایم و ایجاد و ابقای نتایج ، یا تاثیرات )
E اثرات ( پاسخ ها یا نتایج کسب یک هدف ، که ممکن است در چگونگی تاثیر آنها بر انگیزش مثبت یا منفی باشد )

این پنج عنصر با یکدیگر ارتباط درونی داشته و می توانند مورد سنجش قرار گیرند و در روش ها ی مختلفی برای دستیابی به راه حل ها به کاربرده شوند.

تصویر ثابت

طراحی و اجرا: فروشگاه ساز سبدخرید